نماد اعتماد ملی



Smartsupp Live Chat

در 3 کيلومتري ايستگاه خراسانک و بر فراز کوهساري که تونل مستقيم و طويل دو کيلومتري راه آهن مراغه به ميانه از آن مي گذرد بقاياي ساختمان مفصل و سنگ و گچي به چشم مي خورد که به قلعه ضحاک معروف است . عده اي از باستانشناسان بناي اين قلعه را متعلق به دوره ي ماد ها مي دانند که بعد ها نيز در دوران هخامنشي ، اشکاني ، ساساني مورد استفاده قرار گرفته و در دوره هاي اسلامي به صورت دژ و سيخ بزرگي درآمده است آنچه امروزه بيش از هر چيزي جلب توجه مي کند چهار طاق زيبايي از عهد ساساني است . دو طرف باز اين بنا در لب پرتگاهي در کنار دره قرار دارد ابعاد چهار طاقي که به شکل مربع و به ابعاد متر و با پايه هايي به ضلع متر مي باشد . که داراي سقفي با پوشش ضربي است . به گفته ي برخي از باستانشناسان بر خلاف طاق هاي ديگر دوره ي ساساني از اين چهار طاق به عنوان افروختن آتش استفاده نمي شد . بلکه به عنوان برج ديده باني که مشرف به دره ها و دشت هاي اطراف بوده است به کار مي رفت و مصالح اين قلعه به خصوص چهار طاق هاي آن از آجر هاي بزرگ سرخ رنگ مي باشد که مانند بسياري از بنا هاي دوره ي ساساني آجرهاي آن به صورت افقي و قائم روي هم قرار گرفته است بقاياي ديواره هاي سنگي و گچي قلعه ي ضحاک ظاهرا  از دوران ما قبل اسلام است و احتمال مي رود در قرون 3 و 4 تعميرات و الحاقاتي در آن صورت گرفته شده است معهذا اين بنا تا قبل از اسلام و تا دوره اسماعيليه مورد استفاده قرار گرفته است .
 قلعه ضحاک قلعه ضحاک در?? کيلومتري جنوب شرقي شهرستان هشترود در استان آذربايجان شرقي در ايران واقع شده ‌است . اين دژ تاريخي ، احتمالاً بازمانده‌اي از دوران اشکانيان است ، يا معبدي زردشتي بوده و يا محلي براي پادگان نظامي محلي بوده‌ است  .
 قلعه ضحاک ( آژدهاک ) يا داش قلعه در 28 کيلومتري‌ شرق‌ عجب‌ شير و در ساحل شرقي درياچه اروميه و در 95 کيلومتري جنوب تبريز قرار دارد . قلعه ضحاک با بيش از 3000 سال قدمت بر فراز کوه منفرد ، از مکان ‌هاي مهم اقوام مانايي و ماد ها بوده است . اين قلعه در نزديکي شهرستان عجب شير در استان آذربايجان شرقي و يکي از مکان ‌هاي ديدني است که در ارتفاع ????متري از بستر رودخانه قلعه  قرار گرفته است . قدمت قلعه ضحاک به اقوام مانايي و ماد ها برمي‌گردد و در تاريخ نام ‌هاي متعددي از جمله ؛ ضحاک  اژدهاک ، قيز قلعه سي ، داش قلعه سي ، باروآس ، رويي دژ و قلعه گويي ذکر شده است . قلعه ضحاک اولين‌ بار توسط‌ يک‌ هيئت‌ باستانشناسي ‌آلماني‌ در سال‌ 1971 ميلادي‌ مورد بررسي‌ و تحقيق‌ قرار گرفته‌ است . آثار برجاي مانده از برج ‌هاي نيم استوانه ‌اي به نام دروازه قلعه و پوشش ديوار ها که از سنگ ‌هاي مکعب مستطيلي است ، قدمت آن را تا دوره ساساني مي‌ رساند ولي سفال‌ هاي به دست آمده از اين قلعه مربوط به سده ‌هاي ششم و هفتم هجري است . از اين قلعه که به عنوان يک دژ استفاده مي ‌شده ، از سه طرف مشرف به پرتگاه بوده و ديوار هاي آن کنده کاري شده است . در اين قلعه مخازن سنگ ، آب انبار ، آسياب ، سالن شورا ، حمام و ده ‌ها آثار ديگر وجود دارد . نيمي از اتاق ‌هاي‌ قلعه بي‌ سقف‌ در زمين‌ کنده‌ شده‌ و نيم‌ ديگر در کوه و‌ به‌ صورت‌ حفره‌ اي ‌درآورده‌ شده‌ است . اغلب‌ اين‌ حفره‌ ها چاله آبي‌ هم ( آب‌ انبار ) دارند . همچنين‌ بر ديوار هاي‌ اين‌ حفره‌ هاي‌ سنگي‌ ، طاقچه‌ هاي‌ کوچکي‌ کنده شده است . در داش‌ قلعه‌ ضحاک‌ ، تک‌ حفره ‌هائي‌ نيز ديده‌ مي ‌شود که‌ تمام‌ آن‌ را در صخره ‌هاي‌ عمودي‌ کوه‌ کنده ‌اند .علاوه‌ بر اين ها ، آب‌ چشمه ‌اي‌ که‌ در دامنه‌ کوه‌ مقابل‌ قرار دارد با فشار متوسط‌ لوله ‌هايي‌ که‌ در زمين‌ کار گذاشته‌ شده از روي‌ پشته‌ مابين‌ گذشته‌ و به‌ ارتفاع‌ قلعه‌ مي‌ رسد . مسير لوله‌ آب‌ از روي‌ بستري‌ که‌ در زمين‌ به‌ وضوح‌ نمايان‌ است‌ معلوم‌ مي ‌گردد به‌ علاوه‌ تکه‌ هاي‌ متعددي‌ از لوله‌ هاي‌ گلي‌ و بقايائي ‌از قالب‌ سنگي‌ که‌ با بي‌ قيدي‌ از بستر کنده‌ شده‌ است‌ در اطراف‌ ديده‌ مي ‌شود . بستر لوله‌ به‌ عرض 50 سانتي‌ متر و عمق آن‌ حداقل‌ يک‌ متر بوده‌ است‌ . لوله‌ هاي‌ گلي‌ تقريباً از تکه ‌هاي‌ خورد تکميل‌ شده‌ در يکديگر رفته‌ و در بستر قرار گرفته ‌اند . اين‌ قلعه‌ از تاراج‌ و کندو کاوهاي‌ غير مجاز در امان‌ نبوده‌ و فضاي‌ اطراف‌ قلعه‌ پوشيده‌ از حفره ‌هايي‌ است‌ که‌ توسط‌ غارتگران‌ براي‌ بدست‌ آوردن‌ عتيقه‌ ، زيرورو شده‌ است‌ .
 
 گرچه ضحاک نماد بي بديل سياهي و ظلم در تاريخ اسطوره اي ماست  ، اما قلعه ضحاک امروزه پذيراي خيل بي شماري از گردشگراني است که براي ديدن اين قلعه تاريخي به هشترود مي روند . در اسطوره اي ايراني ضحاک سمبل مردي است که ابليس بر شانه هايش در جواني بوسه زد و از جاي بوسه دو مار روييد ؛ مار هايي که بايد هر روز مغز تازه دو جوان را فرو مي دادند تا سير شوند و ضحاک  ، اين بدي مجسم بي دريغ بود در شکافتن جمجمه جوانان ايران زمين .
 رسم زمانه اين بود تا آهنگري گمنام از پشت کوره آهنگري  ، از لابه لاي دم گرم آتش  ، پيشبند چرمين خود بر سر ميله زد و درفش کاوياني بر دوش قيام کرد . ضحاک که سر مي گرفت همه عمر ، سر داد به تيغ کاوه .
 مردمان هشترود باستاني باور داشته اند که همين ضحاک مار به دوش در 16 کيلومتري جنوب شرقي شهر سراسکند ، مرکز شهرستان هشترود زندگي مي کرده  ، در قلعه اي که امروز ما آن را به نام قلعه ضحاک مي شناسيم و حتي در خود هشترود محله اي وجود دارد با نام خروجستان ؛ محله اي که در باور اسطوره اي  ، کاوه آهنگر در آن دکان آهنگري داشته و از همان جا قيام خود را آغاز کرده است .
 اين اما وجه اسطوره اي ماجراست و مانند همه تاريخ ايران يا آن بخشي از تاريخ که ما ايرانيان آن را نقل کرده ايم  ، داراي 2 وجه افسانه اي و واقعيت است .
 واقعيت داستان اما قلعه ضحاک را قلعه اي اشکاني مي داند . اين قلعه را اولين بار کلنل مونث ايت انگليسي کشف کرد که در قشون عباس ميرزا مشغول خدمت بود . او اين بنا را آتشکده اي از دوران ساساني دانست و اين باور بود تا ولفرام کلايس  ، معمار و باستان شناس آلماني در سال 1971 بر پايه مطالعه روي اشياي يافت شده از محوطه بنا راي قطعي داد که قلعه ضحاک يک بناي اشکاني است .
 در گرماي خفقان آور اين روز ها اگر خواستيد يک تعطيلي آخر هفته را بزنيد به دل جاده ها ، قلعه ضحاک مي تواند مقصد مناسبي باشد . زيبايي ديدني بنا و هواي خنک آذربايجان بخصوص در دامنه سهند و آن تالاب هاي طبيعي وسوسه انگيز است .
 حالا اگر راه افتاده ايد بدانيد که براي رسيدن به قلعه ضحاک 4 راه وجود دارد . مسير اول : از شهر سراسکند در جهت جنوب شرقي که حرکت کنيد ، پس از طي 10 کيلومتر راه پر پيچ و خم به ايستگاه راه آهن خراسانک مي رسيد . تا اينجاي راه حسابي دل و روده شما در پيچ هاي جاده بالا آمده است ؛ اما نگران نباشيد . دوباره سر جاي خودش برمي گردد ، چون درست همين جاي مسير است که جاده آسفالت تمام مي شود و بقيه راه را بايد در جاده هاي شوسه روستايي بپيماييد . از راه آهن به سمت روستاي مکتو برويد . پس از 2 کيلومتر پيچ خوردن و خاکي شدن  ، به يک سه راهي مي رسيد .
 سمت چپ جاده يک راه فرعي وجود دارد . کافي است کمي در اين مسير باريک و پر پيچ و خم که شيب هاي تندي هم دارد برانيد . پس از 4 کيلومتر راندن که به طور قط شما را به ياد سينماي تريلرهاي جاده اي مي اندازد ، به قلعه دختر مي رسيد و تازه اول کار است . بقيه راه را بايد پياده برويد .
 مسير دوم و سوم در واقع يک مسير است و انتخاب هر کدام از آنها مي تواند يک تست روان شناسي خوب براي شناخت شخصيت شما باشد . اگر از ايستگاه راه آهن خراسانک 200 متر به سمت جنوب برويد به تقاطع جاده شوسه روستاي خراسانک به روستاي مکتو با راه آهن مي رسيد . حالا راه خود را از روي ريل راه آهن به سمت چپ ادامه دهيد تا به يک تونل برسيد . يادتان باشد که مراقب باشيد قطاري در حال حرکت روي ريل نباشد . تا اينجاي راه را که آمديد 2 انتخاب پيش رو داريد . اگر ذاتا انساني ماجراجو هستيد ، مي توانيد از داخل تونل حرکت کنيد و اگر نا غافل قطاري سر رسيد ، در جان پناه هاي درون تونل پناه بگيريد . فقط فراموش نکنيد چراغ قوه اي قوي همراه داشته باشيد . پس از عبور از تونل  ، وارد دره سرسبزي مي شويد که رودخانه شورچاي در آن جريان دارد . شما حالا در جنوب شرقي قلعه ضحاک ايستاده ايد و اگر کمي دقت کنيد مي توانيد قسمتي از برج و بارو هاي آن را ببينيد .
 اگر فقط به آن اندازه ماجراجو بوده ايد که براي ديدن قلعه ضحاک تا اينجاي راه را بياييد ، مي توانيد از راه باريکي عبور کنيد که در سمت چپ دهانه تونل بر اثر عبور و مرور بازديدکنندگان به وجود آمده است . پس از طي 2 کيلومتر در اين مسير مي توانيد از ضلع غربي محوطه به درون آن صعود کنيد .
 مسير چهارم : مسير چهارم مخصوص آدم هاي باصفا ست . آنها که از راهپيمايي در مسيري روستايي لذت مي برند . از راه آهن خراسانک به سمت روستاي عربلو حرکت کنيد . پس از عبور از داخل روستا به يک صخره عظيم مي رسيد . از گذرگاه هاي اين صخره خودتان را به دره و ساحل رود قرانقو برسانيد . حالا مي توانيد از ضلع شمالي وارد قلعه شويد .
 اينک شما درون قلعه ضحاک ايستاده ايد . يعني محلي که تاکنون در کاوش هاي باستان شناسي مجموعه اي از اتاق ها و راهرو ها در آن کشف شده است . سال گذشته کاوشگران موفق شدند محل زندگي حکمران قلعه ضحاک را هم کشف کنند ؛ محلي که گچ روي ديوار آن بر خلاف اتاق هاي ديگر قلعه با گچ ريزدانه اندود شده بود و آثاري از رنگ آميزي نيز روي ديوار ها کشف شد . در اين منطقه قطعات گچبري شده اي کشف شد که روي آن اشکال هندسي و گل و گياه نقش شده بود . در ضمن 2 قطعه گچبري بسيار نفيس هم يافته شد که روي آن نقش گردونه خورشيد حک شده است .
 آناهيتا الهه عشق و باروري در ايران باستان  ، الهه اي نيرومند ، زيبا و خردمند بوده است . چشمه حيات در باور ايرانيان باستان از وجود اين الهه مي جوشد و آناهيتا در بالاترين طبقه آسمان زندگي مي کند . به همين دليل است که بيشتر قلعه هاي باستاني ايران را بر بلندي ها مي ساختند . ايرانيان باستان مي خواستند به نيرومندي  ، خردمندي و زيبايي  ، به خود خود زندگي نزديکتر باشند . با وجود اين  ، همين شهود اسطوره اي موجب مي شده است دشمنان نتوانند به آساني به قلعه هاي مرتفع دسترسي داشته باشند . قلعه ضحاک يکي از باستاني ترين و زيباترين نمونه هاي بازمانده از چنين قلعه هايي است .
 اين قلعه يک مجموعه باستاني است با 10 کيلومتر طول و 2 کيلومتر عرض که کاوش هاي تاکنون انجام شده در آن اين احتمال را تقويت کرده که باستان شناسان با يک شهر بزرگ اشکاني روبه رو شده اند و ادامه کاوش ها مي تواند براي شناخت از تمدن اشکاني مفيد باشد . پس اگر تمام اين سختي ها را تحمل کرده ايد و براي ديدن قلعه ضحاک از چنين مسيري گذشته ايد ، بدانيد که درست در جايي ايستاده ايد که روزگاري نبض تمدن ايراني در آن مي زده است .

farzad abdollahi 02166607667